سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پشت جلد

دور از جناب شما

 

گفتم که شاید جنبه حیوانات خیلی بالا است که این گونه اجازه نقد داده اند، شاید!

ولی این هم به ذهنم رسید که ممکن است حیوانات نمی فهمند و یا به عبارت دیگر نفهم هستند که می گزارند به این راحتی آنها را مورد تاخت و تاز نقد قرار دهند اصلا برای حیوانات فهمی در نظر گرفته نشده است تا بفهمند و از این روست که انسان آنها را مخاطب خود قرار داده و هر چه دلش خواسته به این حیوانات زبان بسته بی دریغ و کم و کاست بسته و حتی یک بلا نسبت خشک و خالی هم روی  لبانش ننشسته.

روزی شخصی را دیدند که دستان خود را ستون کرده و سر خود را در چشمه ای فرو برده( مانند حیوانات) و مشغول آب خوردن است شخص دیگری که از آنجا عبور می کرد گفت اینگونه آب نخور بی عقل می شوی او در جواب با تعجب بسیار گفت عقل چیست؟! عابر تاملی کرد و گفت تو مشغول آب خوردنت باش! و با خود گفت کار این بیچاره از این حرف ها گذشته است، سر خود را پایین انداخت و به راه خود ادامه داد.

پس ممکن است اینگونه بگوییم که حیوان نمی فهمد و یا فهمی ندارد که بفهمد و در هر صورت این سبب می شود که نقد را پذیرا باشد و قبول کند.

ادامه دارد...

 


با اجازه از حیوانات

    نظر

 

اگر حکایت ها و داستان های کهن و شاید نو و جدید را خوانده و دیده باشید می بینید درصد قابل توجهی از آن حکایت ها درمورد پرندگان، چرندگان، خزندگان و... خلاصه حیوانات است.

خیلی ذهنم را مشغول کرد که چه شده است، حکایت کم آورده ایم که رفته ایم سراغ حیوانات و یا آدم و انسان کم آورده ایم که بنویسند و یا در مورد آنان بنویسیم و یا حیوانات دست در کار نوشتن برده اند و یا آدم ها نگذاشته اند در مورد آنها بنویسند و یا ....

اولین موردی که به ذهنم آمد این بود که دم حیوان گرم که با همه حیوانیتش باز هم چقدر جنبه و سعه صدر دارد که می شود و می گذارد این مسائل را در موردش بیان کرد، خیلی مهم است که حیوان نقد را به راحتی قبول می کند واقعا حیوانات این قدر با جنبه هستند و می فهمند، ظاهرا و با توجه به حکایت ها شاید بشود این را گفت.

انسان با همه کبکبه و دبدبه اش در نقد پذیری دست به دامن حیوان زده است و در حکایت هایش از حیوان مدد گرفته است!

ادامه دارد.....