سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پشت جلد

بازم راحتی

بعضی زیر شلواری یا همان شلوار راحتی می پوشن.

البته همیشه می پوشن، حتی بیرون از منزل حتی تو مترو حتی تو فرودگاه حتی تو خیابون خلاصه همیشه و همه جا می پوشن!

شاید بگید چه آدم هایی هستن!

اتفاقا جالبش اینجاس که این کار اونا بد نیست و دیگران اصلا اون رو بد نمی دونن!

مردم هم با اونا خیلی راحتن تا جایی که خصوصی ترین مسائل زندگیشون رو با اونا مطرح می کنن و از اونا راهکار می خوان و یه جورایی اونا رو امین خودشون و زندگیشون میدونن،

ولی فکرنکنم بخاطر شلوارشون باشه! چون خیلی شلوارشون پیدا نیس، آخه دو سه تا لباس دیگه دارن که روش می‌پوشن،یکی از اون لباسها فکر کنم اسمش عبا باشه.


راحتی

    نظر

خیلی فکرم رو مشغول کرده که آیا خودش هم راحته یا نه

ما که باهاش خیلی راحتیم مگه میشه خودش راحت نباشه

همه باهاش راحتن حتما خودش هم راحته.

امروز زیر شلواریم کثیف بود و یه کمی راحت نبودم به فکرش افتادم و دیدیم عجب چیزیه این زیر شلواری یا همون شلوار راحتی.

خدایا راحتی رو از ما نگیر.


 


اما این کجا و اون کجا!

    نظر
بالا و پایین نسبت به هم فهمیده می شوند. بالا بودن چیزی وقتی معنا دارد که چیز دیگری پایین آن باشد. حالا خیلی سختش نکنم اونچه که می خوام بگم اینه: گاهی بعضی ها وقتی بالا بودن کسی رو می بینن سعی بلکه تمام سعی خود را میکنن تا طرف رو بیارن پایین و یه جورایی با هم دیگه مساوی بشن. این طوری دیگه بالایی نیست تا اون طرف پایین حساب بشه و خیالش راحت میشه و میگه خوب حالا دیگه من پایین نیستم. البته بعضی هم هستن وقتی کسی رو پایین می بینن سعی بلکه تمام سعی خود رو می کنن تا طرف رو بیارن بالا حتی اگه شده خود رو به ظاهر مساوی با او می کنن. اما این کجا و آن کجا!

عرضه مستقیم

امروز از جایی عبور می کردم که یه وانتی رو دیدیم مشغول فروش پرتقال تامسون بود(البته کسی دور و برش نبود و یه جورایی بی مشتری بود) و روی یه کارتونی نوشته بود عرضه مستقیم پرتقال تامسون شمال. اول کمی تبسم کردم بعد کمی تامل، دیدم ظاهرا همیشه عرضه مستقیم با همین بدبختی و مشقته و تقریبا بی مشتری. شاید مشکلات همین عرضه مستقیم که بعضی‌ها رو وادار به چیدن میوه ای به نام بادمجان در دور قاب کرده است. شاید به همین دلیله که تعارف و چ ا پ ل و س ی یه جوارایی بازارش گرمه و فروشش هم خوبه. شاید همین مشقّتا باعث شده یه عده ای دست از نقد صریح بکشن. البته شاید همیشه عرضه مستقیم باید همین طوری باشه آخه مگه میشه جور دیگه ای هم باشه، بابا از این مستقیم تر که طرف وانتش رو از باغ خودش پر تامسون کرده و آورده کنار خیابون البته تقریبا بیابون داره می فروشه. کاش به جای این همه تامل می رفتم از بنده خدا یه کم تامسون عرضه مستقیم می گرفتم. به هر حال سعی می کنم بیشتر در کار عرضه مستقیم باشم تا عرضه منحنی و شکسته و ...  

کلاهت کو

یه روز سر چهارراه آقا پلیسه جلو متور سوار رو گرفت مدارک و همه چیز اون رو چک کرد، کلاه، مدارک و بیمه همه درست و تکمیل بود، دید نمی تونه چیزی پیدا کنه که بهش گیر بده رفت سراغ جمله‌ی معروف آقا پلیسا به موتور سوراها که میگن کلاهت کو، آخه معمولا موتور سوار ها با این کلاه مشکل دارن و نمی زارن به این راحتی کلاه سرشون بره.

حتما تا به حال شده که در جمعی نسبت به مساله ای نقدی شنیده باشید

البته نقد در جمع اون هم  نسبت به افراد قشنگ و درست نیست ولی بعضی همیشه و در همه حال وکیل مدافع اند و کلا یه جوری هستند و نمی دونن با خودشون و دیگران چند چنداند.

وکیل مدافع شرکت ها، بانک ها، مراکز دولتی و غیر دولتی، خود دولت، مسولین نظام مقدس و غیر مقدس و ....

خدا نکنه به تورتون بخورن

اگه این اتفاق بیوفته میدونی چی میشه به همه چیزت گیر می ده تا یه جوری نقد شما رو به اصطلاح از کار بندازه اگر هم چیزی پیدا نکرد میگه کلاهت کو